مدیریت یک کسب و کار کوچک
ما معمولاً عبارت مدیریت کسب و کار را به شرکت های بزرگ نسبت می دهیم حال آنکه وجود مدیران تاثیرگذار در کسب و کارهای کوچک نیز پر اهمیت است. اگر شخصی کسب و کار کوچکی دارد، می بایست مطلع باشد که مسئول فراهم کردن مدیریتی است که افراد مجموعه به آن نیاز دارند. مقاله حاضر روی این مساله که چگونه می توان مدیر یک کسب و کار کوچک بود بحث می کند.
خصیصه ای که هر مدیری نیاز به آن دارد “دید” است و این در مورد کسب و کارهای کوچک تا بزرگ مصداق دارد. این بدان معناست که یک مدیر می بایست تفکر و عنایت ویژه ای در مورد کسب و کارش و راهی که منتهی به هدف این تجارت می شود، داشته باشد. بعنوان یک مدیر، شما باید افرادی را در این مجموعه گرد هم آورید که به این بینش آگاه باشند. طبیعتاً شما باید آنچه را که روزانه در مجموعه اتفاق می افتد زیر نظر داشته باشید، اما در واقع این دید به آینده پیش رو است که به تفکرات روزانه شما سمت و سو می دهد. با تاکید بر این مهم در تبلیغات، جلسات گروهی و زمان بندی هدفدار پروژه ها، شما می توانید به افراد خود هدف بلند مدت مجموعه را یادآور شوید. بعنوان مثال اگر شما قصد دارید شرکت خود را طی تعداد سال مشخصی تا ۲ برابر توسعه دهید، باید گامهایی را بردارید که تمام فعالیت های مجموعه را روی این مسیر متمرکز سازد.
مالک یک کسب و کار کوچک می بایست نبض زندگی اش را روی جریان روزانه کار نگاه دارد. علاوه بر آنکه نیاز دارد برای به انجام رساندن وظایف آموزش ببیند، همچنان باید با سخت کوشی خود الگوی خوبی باشد. یک مدیر با وجود یک الگو می تواند به خوبی مجموعه را رهبری کند، بنابراین شما می بایست در این کسب و کار، سخت کار کنید تا افراد مجموعه نیز شما را الگوی خود قرار دهند. به طور مثال اگر شما می خواهید افراد مجموعه تان در کار ثابت قدم باشند و زمان زیادی را برای کار در مجموعه صرف کنند، نباید چند روز از هفته، برای تفریح خود محل کار را زود ترک کنید. اگر شما تمایل دارید که هیجان و همچنین وفاداری را در کارمندانتان ایجاد کنید، ابتدا می بایست خودتان این خصیصه ها را از خود نشان دهید.
اگر می خواهید یک مدیر نمونه در کسب و کارهای کوچک باشید، می بایست در فائق آمدن بر موانع، نمونه باشید. این در واقع یکی از مهمترین خصیصه های یک مدیر قوی بوده و زمانی در این زمینه بهتر می شوید که ذهن خود را روی آن متمرکز سازید. افراد معمولی در این مسیر نمی مانند چرا که در زمان مواجهه با سختی ها و مشکلات، به این نتیجه می رسند که این کار عملی نیست. وقتی شما افراد دیگر را رهبری می کنید، نیاز دارید که از قوه خلاقیت خود استفاده کنید و همواره در استراتژی مواجهه با مسائل، نقشه دومی در زمان عملی نبودن نقشه اول داشته باشید (چیزی که تحت عنوان Plan B خوانده می شود). یک رهبر نمونه، این انگیزه را در افراد خود بوجود می آورد که آنها حلال مسائل هستند، بطوری که تا زمانی که تمام راه های ممکن را امتحان نکرده اند دست از تلاش برنمی دارند. اگر این چیزی است که شما به عنوان یک مدیر به آن عقیده دارید و انجامش می دهید، می توانید از اعضای تیم خود نیز این انتظار را داشته باشید.
وقتی شما مالک یک کسب و کار کوچک هستید، نباید از اهمیتِ نشان دادن خصیصه های یک مدیریت قوی، غفلت کنید. از آنجا که کسب و کار به شما تعلق دارد و شما تمام مسئولیت آن را به دوش می کشید، در زمان مواجهه با مسائل و مشکلات، همه چیز به شما بستگی دارد. عملاً این موضوع به نوعی بستگی به فضایی دارد که شما در مجموعه حاکم می سازید.
